زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
دلـم تنگ پیمبر بود، پیـغـمـبر شدی اکبر هوای رزم مولا داشتم حـیدر شدی اکبر تو را با خون دل اینسان بزرگت کردهام بابا قدم خم شد شکستم تا کمی اکبر شدی اکبر تو را در اوج خوبیهای دنیا دیدم و حالا تصور میکنم حتی از آن بهتر شدی اکبر به وقت صلح لبریز از کرامت چون حسن بودی زمان جنگ چون عباس جنگاور شدی اکبر قیامت قامتت، خشمت جهنم، خندهات جنت چقدر این روزها در باورم محشر شدی اکبر گلی بودی که بر بال عقابی پَر زدی رفتی ولی با حملۀ سر نیزهها پرپر شدی اکبر علی اکبر به میدان نبرد خویش میرفتی نگاهت میکنم دهها علی اصغر شدی اکبر |